معماری موزه



  

 

 وقتی تو زندگی به یک در بزرگ رسیدی نترس و نا امید نشو... چون اگه قرار بود در باز نشه جاش دیوار میذاشتن...  

 

 

معماری موزه  

 

آشنایی با طراحی موزه و گالری موزه ها و گالری های آثار هنری کاربرد های مشابهی داشته و مثل انواع مختلف ساختمانها دارای ویژگی های یکسان فراوانی هستند . بطور کلی مهمترین وظایف موزه ها و گالری آثار هنری ، جمع آوری ، ثبت، حفاظت ، تحقیق ، توضیح و نمایش برخی مدارک مهم است . بهمین دلیل افراد زیادی با مهارت های مختلف مورد نیاز می باشد . بهرحال ، نه تنها بین موزه و گالری آثار هنری تفاوتهایی وجود دارد بلکه بین انواع مختلفی از موزه ها وگالری ها اختلافاتی دیده می شود . برخی از سازمانها مثل سازمان میراث فرهنگی ، تفریحی و بعضی موسسات فرهنگی نیز جزو موزها محسوب می شوند. برای نمایش آثار هنری واشیاء با اهمیت از نظر علمی و فرهنگی ،سازمان باید از آنها در برابر آسیب ،خطر سرقت ،رطوبت ،خشکی نور خورشید و گرد و غوبار مراقبت کرده وآنها را در بهترین نور و نما ، نشان دهد. این امر زمانی حاصل می شود که مجموعه به الف)اشیاء تحت مطاله و بررسی ب)اشیاء نمایشی تقسیم می شود. نمایشگاه ها باید به نحوی برگزار شوند که عموم مردم بتوانند آثار را بدون هیچ مشکلی تماشا کنند. این امر نیازمند یکسری برنامه ی به دقت تعیین شده و گسترش یافته در فضاهایی با شکل مناسب و تزئین منطقی و جذاب بویژه در موزه ها است. در گالری ها هر گروه ار تصاویر باید در یک اتاق جدا گانه قرار گیرد و هر تصویر باید روی یک دیوار مجزا باشد یعنی در هر گالری باید چند اتاق کوچک وجود داشته باشد . این شیوه نسبت به فضاهای بزرگ که برای تصاویر بزرگ بکار می روند فضای بیشتری رانسبت به مساحت زیر بنا را بدست می دهد. زاویه ی دید انسان از 27 درجه بالاتر از سطح بنایی آغاز می شود .برای یک فرد بننده در حالت ایستاده ، این بدان معناست که تصاویر نور پردازی شده باید 10 متر دورتر از فرد وبخش فوقانی آنها بیشتر از 4.90 متر بالاتر از سطح چشم وسطح پایین آن ها تقریباً بیش از 70 سانتی متر از چشم نباشد بهترین شرایط آویزان کردن تصاوتر کوچکتر ، از نقطه ی ثابت (سطح افق در تصویر ) روی سطح چشم است .در نظر گرفتن مساحت 3.5 متر مربع برای آویزان کردن هر تصویر ، مساحت 6 الی 10 متر مربع از زمین برای هر مجسمه و1 متر مربع فضا در قفسه برای هر 400 سکه ضروریست.مباحث نور پردازی گالری ها و موزه ها بسیار نظری بوده و کیفیت نور پردازی هم غیر واقعی است آزمایشات انجام شده در آمریکا نشان داده که نور استفاده شده در نور پردازی اگر به صورت طبیعی باشد حتی اگر از نوع نور شمال هم باشد دائماً در حال تغییر می باشد به همین دلیل استفاده از نور مصنوعی به جای استفاه از نور خورشید بیشتر رایج می باشد. بر اساس آزمایشات انجام شده در بوستون ؛فضای مطلوب برای تماشا کردن بین 30 تا 60 درجه از سمت فوقانی است که از نقطه ای در وسط کف اتاق اندازه گیری می شود . در گالری آثار هنری ، عموماً مسیر چرخشی یکطرفه وجود ندارد و فقط بخشهای جداگانه دیده می شود موزها وگالری ها هر کدام نیاز به اتاق های جانبی برای بسته بندی ،ارسال ،بخش اداری ، بخش اسلاید ،کارگاههای حفاظتی وتالار سخنرانی دارند .قصر های غیر قابل استفاده و متروک ،کاخها و صومعه ها برای ساخت موزه مناسب هستند .این مکانها برای اشیاء تاریخی و نگهداری آنها مناسب می باشند زیرا فضای مساعد تری را نسبت به موزه های جدید برای اینگونه اشیاء فراهم می کنند. امروزه ساختمان موزه ها را به عنوان مراکز فرهنگی هم بکار می برند پس باید در مرحله ی طراحی این احتمال را هم در نظر گرفت .در این حالت باید فضای کافی برای نمایشگاههای موقتی و دایمی ، کتابخانه ،اتاق رسانه ها و تالار سخنرانی وجود داشته باشد. ضمناً باید فضای خاصی برای استراحت ، خوردن و آشامیدن ، حمل و نقل و انبار ،نگهداری از اشیاء ، گارگاهها وبخش های اداری تخصیص دارد. پیشرفتهای تکنولوژی نه تنها بر عملکرد موزه ها ، بلکه بر طراحی نمایشگاهها هم تاثیر به سزایی دارد . کامپیوتری کردن ثبت مجموعه و مستند سازس طراحی ، کوچک کردن لامپ و فیبر نوری وتاثیر آنها بر طراحی نور پردازی دو نمونه از این پیشرفت ها هستند. مقاله ی زیر به معرفی یکی از موزه هایی که طراحی مدرن در آن اعمال شده می پردازد.  

 

عملکردهایی که در موزه باید تأمین شود:  

در موزه ها سه بخش بزرگ مشاهده می شود :

1 ـ  بخش نمایشگاه (گالری ها)

2 ـ بخش لوژیستیکی : نگهداری، مرکز اسناد، کتابخانه، کارگاهها ( عکاسی، مراقبت و تعمیرات )، اتاقهای مخصوص پرسنل نگهبانی، محلهای فنی و مخزنها.

3 ـ  فضاهای فعالیت و بحث و معرفی آثار : سالنهای نمایشگاه موقتی، سالن کنفرانس، کارگاه برای کودکان، پذیرایی؛ این فعالیتهای ویژه محلهای اختصاصی لازم دارد.

بخش نمایشگاه دائمی ( گالری )

به تبع نیازهای ویژه ی موزه ی فرهنگ و هنر، بخش نمایشگاه دائمی (گالری) می تواند شامل فضاها و روابط زیر باشد:

مجموعه ای از سالنها که ویژگی فضایی آنها پاسخگوی توقعات برنامه ی علمی موزه باشد که :

ــ از طریق تجمع هماهنگ مراحل مختلف آن

ــ به کمک انعطاف در سازماندهی آنها که نرمش زیادی در نحوه ی نمایش آثار تضمین خواهد کرد

ــ به کمک ظرفیت پذیرش؛ انسجام میان ابعاد، تجهیزات تکنیکی ( نور محیط، بار بیش از ظرفیتی که کف اتاقها   می توانند تحمل کنند و . . .) به هدفش می رسد.

بخش لوژیستیکی

به تبع از نیازهای ویژه ی موزه ی فرهنگ و هنر، بخش لوژیستیکی است که می تواند شامل فضاهای زیر باشد:

نگهداری

ــ یک یا چند دفتر برای حافظ موزه و معاونانش

ــ اتاق انتظار

ــ سرویس های بهداشتی

ــ یک یا چند دبیرخانه

کتابخانه

ــ مخزن کتابخانه

ــ فضای متصدی

ــ فضای مطالعه

مرکز اسناد

ــ آرشیوهایی که تعداد ، تنوع واهمیت آنها متناسب با کلکسیونهای موزه است

ــ اتاقهای مشورت مسائل تخصصی

کارگاهها

ــ یک یا چند فضا برای انجام کار تحقیق آتلیه ای

ــ یک لابراتوار عکاسی با استودیوی مجهز عکسبرداری

ــ کارگاههای تعمیرات ، مونتاژ نقاشیها و تمبرها و قاب گرفتن آنها ، ...

اتاق کامپیوتر

ــ اتاق کاربران شبکه

ــ فضای متصدی و پرسنل

ــ فضای اسکن و پرینت با توجه به نیاز

بخش فعالیتها و کنفرانسها

به تبع نیازهای ویژه ی موزه ی فرهنگ و هنر، بخش فعالیتها و کنفرانسها می تواند نیازهای زیر را داشته باشد:

یک سرسرای وسیع و متناسب (لابی) برای پذیرایی مراجعه کنندگان  شامل قسمتهای زیر

ــ بلیط فروشی

ــ رخت کن

ــ سرویسهای بهداشتی

کافه تریا یا بوفه

سالن کنفرانس و آمفی تأتر

فضایی برای نمایشگاههای موقت

نمایشگاههای موقت عنصری با اهمیت را در جذب مراجعه کنندگان به موزه، تشکیل می دهند و موجب توجه و اقبال روزافزون مردم می شوند؛ اما عموما گران تمام می شوند و این کار مستلزم صرف وقت بسیار برای آماده سازی، استقرار و برچیدن است. برای برگزاری نمایشگاههای موقت باید در برنامه ی هر موزه فضایی در نظرگرفته شود، فضایی که نباید کمتر از  300 متر مربع برای یک موزه ی متوسط باشد.

اگر ورود مردم به این سالن باید مستقیما از طریق سرسرای پذیرایی صورت گیرد، ضروری است در طرح ورودی ها، به کارهای مربوط به برگزاری نمایشگاه توجه شود: این کارها به دلایل امنیتی نباید با زندگی روزمره ی موزه در تضاد باشد.

نتیجه ـ این سه بخش موزه باید در برنامه ای هماهنگ با یکدیگر ارتباط متقابل داشته باشند. این برنامه ی تشکیلاتی نقل و انتقال آثار و نحوه ی آمد و شد بازدیدکنندگان و پرسنل را به دقت معین می کند و باید نظارت سیستماتیک بر نحوه ی تماس آنها را با یکدیگر امکان پذیر کند.

اداره ی علمی موزه

اساس موزه  و غنی کردن آن

یک موزه هنگامی ارزش دارد که کلکسیونهای غنی داشته باشد و نخستین کاری که باید انجام دهد حفاظت وارزش دادن به این مواریث  فرهنگی در سالنها و محلهای نگهداری موزه است. بنابراین باید همیشه برای سیاست مطالعه، نگهداری و تعمیر کلکسیونهای موجود اولویت قائل شد.

اما هر موزه ی فعالی باید برنامه ای کلی برای توسعه ی کلکسیونهای خود مد نظر داشته باشد، برنامه ای که هم پایه ای است برای کل فعالیت های موزه و هم منبعی برای تجدید علاقه ی مراجعان به موزه.

سیاست غنی سازی کلکسیونها باید از برنامه ای دقیق برای میان مدت و دراز مدت چند ساله (5  تا 10 سال) تبعیت کند ، ضمن آن که به کلکسیونهای موجود در بطن موزه و نیز به دیگر کلکسیونهای ناحیه یا سراسر کشور توجه کافی مبذول شود.

اداره ی علمی کلکسیونها

این مهم از صلاحیت علمی حافظ یا حافظان موزه در پیوند با خاصه های کلکسیونها نشأت می گیرد (همچنین می توان ازتخصص کارشناس خارج از موزه یاری گرفت : تنوع تکنیکها و اشیای متعلق به اعصار مختلف مستلزم صلاحیتهای بسیاری است).

تهیه ی اسناد علمی برای کلکسیونها که عموما به کمک تکنیکهای مختلف حاصل می شود موارد زیر را امکان پذیر می کند :

ـــ کیفیت تحلیل و بویژه قضاوت بهتر درباره ی برد تاریخی آن را ممکن می کند:

 فلان شئ که در یک تحلیل سریع و سرسری ممکن است کم اهمیت تلقی شود ، جایگاه مهمی در تاریخ پیدا خواهد کرد.

ـــ مقایسه ی اشیاء، کاری که در مورد اشیای پیدا شده در حفاری ها به وفور انجام می شود و با تقسیم بندی آنها از لحاظ تکنیکی به آنها انسجام می بخشند. در این زمینه کشف اصالت اشیاء میتواند ارزیابی ما را در خصوص آنها تغییر دهد:

 و این نه تنها در مورد آثاری که از حفاریهای قدیمی به دست می آید صادق است ( مثل گوری که به کمک یک سکّه ی دارای تاریخ معلوم می شود متعلق به چه زمانی است) بلکه در مورد اشیای سنگی که به امانت داده می شود این چنین است. گاه ارزش اشیاء به محل اصلی آنها بستگی دارد.

ارزشیابی نسبتاً بهتر کلکسیونها :

 ملاحظه می شود که بسیاری از اشیای خوب شناخته نشده به سبب فقدان آگاهی در انبارها نگهداری می شود. مورد اشیای شیشه ای (به استثنای اشیای عتیقه) بسیار پر معناست. در عین حال تغییر سلیقه ی پدید آمده میان قرن نوزده و بیست موجب شده اشیای پرارزش عصر قبلی کنار گذاشته شوند: مورد سلاحها، گویای این مطلب است.

ـــ هدایت نحوه ی نمایش یک شیء :

 اشیایی خوب به نمایش در می آیند که در همه ی ابعاد و زمینه ها ارزه شده باشند .

نمایش یک شیء مشهور غالباً خود به خود به دلایل ذیل الزامی می شود:

ـــ به دلیل مقام دارای اولویت یا فرعی که ویژگی تاریخی یا شهرت محلی اش به ارمغان می آورد ؛   

ـــ به دلیل محیطی که از آن ارزش می پذیرد یا به آن ارزش می دهد . فلان شئ کم اهمیت هنگامی معنای واقعی اش درک می شود که در کنار اشیای مشابه قرار گیرد . شئ دیگر به اشیای دست دوّم معنا  و ارزش می بخشد ؛

ـــ آگاهی به موجودیت آشنای شئ :

هر شیئی تاریخچه ای دارد با رویدادهای خاص خود، که عبارتند از صدمات داخلی یا خارجی که بر آن وارد شده . سیاهه ی این صدمات را می توان به کمک تاریخ معلوم کرد . فلان سنگ نبشته که به دلیل ضربات خارجی در انبار قرار گرفته نباید در وضعی قرار بگیرد (محیط مرطوب یا محیط خیلی خشک) که بیشتر خراب شود . فلان شئ دیگر ــ فی المثل بعضی از اشیای شیشه ای ــ باید در نور کم قرار گیرد تا صدمه نبیند . فلان مبل که در آن فنونی چند به کار رفته باید در هوایی با میزان رطوبتی دقیق قرار گیرد . برای حفاظت از فلان پارچه که با ابریشم برودری دوزی شده باید از رطوبت، هوا و نور معینی استفاده شود تا ابریشم آن نسوزد و رنگش ضایع نشود . همچنین هوای اشباع از نمک برای اشیای فلزی زیانبار است و باید آنها را در ویترینهای دربسته گذاشت .

مثالهای بسیاری را می توان آورد که کاملا ثابت می کنند عدم آگاهی به زندگی خاص شیئی ، موجب نابودی آن شده است . دیگر نمی توان به ارزیابیهای کورکورانه درباره ی تمامی  یک کلکسیون بسنده کرد ، بلکه باید نکات دقیق مربوط به هر شئ دانسته شود .

آن گاه که خصوصیات و کلیات کلکسیون تحلیل شد ، حافظ  می تواند به برآورد دقیق الزامات موزه داری برای نگهداری و نمایش اشیاء به بهترین وجه ممکن بپردازد .

نمایش در موزه

نمایش کلکسیونها در موزه

شناخت کامل و دقیق کلکسیونها از سوی حافظ موزه او را قادر می سازد طرحی عملی برای سازماندهی آنها بریزد. به طور مثال نباید در موزه آن قدر آثار دیدنی نمایش دهیم که بازدیدکنندگان اشباع شوند، ظرفیت دقت و توجه آنها نامحدود نیست .  از این روست که محلهای رفت و آمد در طرح موزه اهمیت بسیار دارد. بازدید از موزه باید ریتم و آهنگ متناسب داشته باشد. سکانسهای نمایش نباید بیش از حد طولانی باشد و در جریان بازدید باید فضاهایی منظم برای استراحت در نظر گرفته شود. آرایش محلهای قراردادن اشیاء و تعیین جای آنها باید به دقت هرچه بیشتر مورد مطالعه قرار گیرد و در هیچ حال نباید این موضوع را کم اهمیت شمرد.

نمایش اشیاء در موزه

اشیاء در تالارهای نمایش موزه در داخل ویترین تنظیم می شوند. ویترینها نیز باید همانند تالارها انعطاف پذیر و قابل تغییر باشند. شکل و ترتیب ویترینها بستگی کامل به احتیاجات موزه دارد. در انتخاب و طراحی ویترینها باید به فرم و شکل آن توجه خاص داشت؛ که از کلیات فضای ایجاد شده در تالار عدول نکند.

ارتفاع ویترینها نیز از نکات فنی بسیار حساس است: این ارتفاع باید چنان باشد که بازدیدکننده بدون خم شدن و نگریستن به پایین و یا بلند شدن بر نوک پنجه های پا و نگریستن به بالا بتواند براحتی اشیاء را مشاهده کند؛ چه در غیر این صورت بازدیدکننده دچار خستگی می شود و پس از مدت کوتاهی موزه را ترک می کند. بررسیهای مختلف معماران داخلی نشان داده است که ارتفاع مناسب برای اشیاء در موزه ها بین 90 سانتی متر پایین تر و 30 سانتی متر بالاتر از سطح چشمها می باشد. اشیاء مرتفع و حجیم را می توان به طور آزاد در تالارها و یا اتاقها قرار داد تا بازدیدکننده براحتی و از هر طرف آن را نظاره کند.

در خاتمه، جا دارد متذکر شویم که به موازات شیوه ی نمایش اشیاء باید به مسائل اقتصادی قضیه که بر امکانات موزه از لحاظ عرضه ی آثار و تعداد پرسنل مراقبت و معرفی تأثیر می گذارد نیز توجه شود.

سلسله مراتب صحنه آرایی در موزه

ترتیبات فضایی خردمندانه می توانند به انتقال برنامه و هدف موزه یاری دهند و پدیده های خستگی و ملالت را که نمایش آثار بیش از اندازه می تواند ایجاد کند، بزدایند. این عناصر به هم پیوند دهنده و این فرصتهای استراحت در راهروهای موزه هستند که بیش از همه، کار معماری ویژه ای را طلب می کنند و این کاری است که بر آن است تا تظاهرات نوعی « نبوغ مکان » را قابل لمس سازد. در مقابل، در فضای محل نمایش آثار موزه، سازماندهی ناچیز و محدودی توصیه می شود تا توجه بازدیدکنندگان قبل از   هر چیز بر شیء عرضه شده جلب شود. یک صحنه پردازی خیلی فشرده ممکن است به برخورد و ملاقات میان بازدیدکننده و اثر به نمایش درآمده صدمه بزند. از سوی دیگر یک صحنه پردازی بسیار پیشرفته این عیب را دارد که از پویایی صحنه می کاهد و آن را متحجر می کند و این بر خلاف نرمش و تحرکی است که موزه داران برای زنده نگه داشتن موزه ی خود جستجو می کنند : فقط قطعات بسیار پر ارزش، که با دقت نظر و معرفت تمام انتخاب شده اند یک چنین صحنه آرایی را که نوعی تداوم در آرایش آنها به وجود خواهد آورد، توجیه می کنند.

نور در موزه

نور در موزه به دو گونه است: طبیعی و الکتریکی

نور طبیعی

نور طبیعی یکی از ابزارهای اصلی فعالیت موزه ها به شمار می آید و جهت صرفه جویی در نیروی برق و روشنایی بدیهی است که باید ساختمان، تالارهای نمایش و کلیه ی قسمتهای مختلف موزه به طریقی ساخته شوند که از نور طبیعی بتوان بیشترین استفاده را کرد.

نور خورشید می تواند از سقف تالار و از طریق نورگیرهای سقفی، تالار را روشن کند و این نور از آنجا که به طور یکسان در تالار می تابد و منتشر می شود، بسیار مناسب است.

همچنین در ساختمانی که به مناسبت شرایط آن نتوان تالار را با نور سقفی روشن کرد، می توان به نصب پنجره اقدام نمود و آن را جایگزین نورگیرهای سقفی کرد. پنجره ها نیز می توانند ثابت یا بازشو باشند و باید آنها را در سطحی از دیوار تالار نصب نمود که بازدیدکنندگان بتوانند از آن، بیرون موزه را نگاه کنند. در مورد تعبیه ی پنجره در تالارهای موزه نظریات موافق و مخالف ابراز شده است. موافقان معتقدند که استفاده از نور طبیعی از لحاظ اقتصادی مرقون به صرفه است و از طرف دیگر نور طبیعی اشیاء سفالی و گلی باستانی را که با بهره گیری از گرمای خورشید ساخته شده اند واضحتر نشان می دهد. مخالفان نصب پنجره در تالارهای نمایش می گویند که پنجره از لحاظ ایمنی مشکل آفرین است، بخصوص اگر در سطح پایین واقع باشد. همچنین معتقدند که ویترینهای اشیاء را نمی توان در دیوار مقابل پنجره ها قرار داد؛ زیرا اگر این اشیاء داخل ویترین نور را منعکس کنند، این انعکاس با تابش آفتاب تداخل یافته، مانع دیدن دیگر اشیاء در تالار می شود.

از سوی دیگر، وجود پنجره در تالار نمایش نه تنها سبب بهره گیری از نور خورشید می گردد، بلکه میان بازدیدکنندگان و فضای خارج موزه نیز ارتباط برقرار می کند. اگر در محوطه ی خارج فضای سبز نیز وجود داشته باشد، برای بازدیدکننده بسیار دلنشین است. ولی باید توجه داشت که پنجره طوری تعبیه نشود که توجه بازدیدکننده چنان به فضای خارج جلب کند که از توجه به مجموعه منحرف گردد.

نور الکتریکی

برای روشنایی موزه نور خورشید به تنهایی کافی نیست و باید از برق نیز کمک گرفت؛ یک چراغ ثابت و پر قدرت در سقف هر تالار ضروری است.

به منظور بهره گیری از وسایل نمایشگاهی متحرک چون پانل ویترین و ... وجود چند چراغ متحرک در تالارهای نمایش کاملا ضروری است؛ زیرا گاه اشیاء مورد نمایش روی پانلها قرار دارند، گاه بر روی زمین، گاه بر روی سکوها و گاه بر روی دیوارها.

بنابراین، به علت انعطاف پذیری تالار، سیستم نور نیز باید کاملا انعطاف پذیر باشد و به این منظور باید پریز و کلید های مختلف در تالارها قرار داد که در مورد لزوم توسط رابطها از آنها استفاده شود.

چراغهای کوچک درون ویترینها، چراغهای متمرکز بر روی اشیاء و نورافکنها نیز به منظور روشن نمودن بیشتر اشیاء مورد نیاز می باشند. هریک از این چراغها باید دارای کلید مخصوص بوده، کاملا مستقل باشند و به هنگام استفاده از آنها باید چراغهای سقفی خاموش شوند تا تداخل ایجاد نگردد. کلیه ی چراغهای موزه باید به کنتور اصلی واقع در بخش فنی و یا نگهبانی متصل باشد تا در هنگام تعطیلی موزه یا در مواقع ضروری بتوان از طریق کنتور اصلی تمام و یا تعدادی از چراغها را خاموش کرد.

ترجیحا بهتر است که از چراغهای مهتابی در تمامی قسمتهای موزه مانند قسمتهای خارجی، سالن سخنرانی، راهروها و زیرزمین استفاده کرد؛ زیرا مصرف برق آن کم و مرقون به صرفه است ولی چراغهای مهتابی ( فلورسنت ) به علت دارا بودن اشعه ی    ماوراء بنفش گاه برای اشیاء مضرند، لذا طراحان موزه باید به کمک عایق و فیلترهای مناسب، بخش مضر اشعه را جذب کنند.

رنگ و مصالح در موزه

رنگ و جنس دیوار و کفپوش ها در تالارهای نمایش موزه بسیار اهمیت دارند. در گذشته رنگ سفید را برای دیوارها انتخاب می کردند، زیرا معتقد بودند که در برابر رنگ سفید، اشیاء ماهیت خود را بهتر نشان می دهند، ولی امروزه کارشناسان عقیده دارند در برابر رنگ سفید، آثار تیره تر جلوه می کنند. بنابراین، رنگهایی برای دیوارها انتخاب می شوند که اشیاء در برابر آنها رنگ واقعی و اصلی خود را نشان دهند. برای مقابله با یکنواختی تالارها می توان از رنگهای کمرنگ تر در نقاطی که نور کمتر است استفاده کرده و دیواری را که نور بر آن مستقیم می تابد اندکی پر رنگ تر نمود. جنس دیوارهای موزه نیز باید باشرایط ساختمانی، بومی و اقلیمی متناسب باشد.

انتخاب کف پوش مناسب نیز از نکات قابل توجه در معماری موزه است، زیرا بازدید کننده تمام مدت در حال حرکت است و پوشش زمین می تواند در خسته شدن یا اشتیاق او به ادامه ی بازدید موثر باشد. در انتخاب کفپوش به مسائل مختلف از قبیل دوام، مقاومت و استحکام در برابر رفت و آمد مردم، بی صدایی، عدم تولید گرد و غبار، خسته نکردن بازدیدکننده و سهولت نگهداری و نظافت آن کمال توجه را مبذول داشت. جنس کف پوش نیز مانند سایر موادی که در ساختمان موزه به کار می رود باید با شرایط اقلیمی سازگار باشد.

ضوابط امنیتی

کلیات امنیتی

هر موزه نیازهای امنیتی خاصی دارد و نیز در زمینه ی بودجه با مضایق و تنگناهای مخصوص به خود روبرو است. از سوی دیگر برقراری بسیاری از سیستمهای امنیتی به سبب پیچیدگی آنها کار دشواری است. به همین سبب است که یک کارشناسی مورد به مورد، تعیین سیستم امنیتی مناسب با نیازها و منابع هر موزه را امکان پذیر خواهد کرد.

باید دانست که در طرح نخستین آمایش یک موزه، مساله امنیت باید از همان آغاز در صدر اولویتها و به صورت جامع مورد توجه قرار گیرد. این دقت عمل در بسیاری موارد موجب می شود از کنترل کننده های مکانیکی و الکترونیکی پیچیده و پرخرج  بی نیاز شویم.

تعداد مراقبین و کارایی آنها منبع مسلم دیگری است برای حفظ امنیت ؛ تعداد آنها باید متناسب با ترتیبات سالنهای نمایشگاه باشد. حضور مراقبین شب نیز مفهوم امنیت را دگرگون می سازد.

محافظت

خطرات دیگری نیز در کمین کلکسیونها نشسته اند؛  اینها خطراتی هستند وابسته به محیطی که کلکسیونها در آن نگهداری    می شوند. گرد و خاک، آلودگی نور، رطوبت و هوای راکد می توانند صدمات جبران ناپذیر بر آثار را در پی آورند. از این رو تمامی فاکتورهای فیزیکی، شیمیایی و زیست شناختی که بر بقای آنها اثر دارند باید شناخته شوند و به منظور یافتن بهترین راههای محافظت و بهترین نحوه ی سازش میان الزامات نگهداری و به نمایش گذاشتن ، تحت کنترل در آیند.

افزایش خسارت ناشی از نور

خساراتی که به اشیای موزه وارد می شود، با توجه به مطالب ذیل بیشتر می شود :

1 ـ طولانی بودن زمان نمایش آثار

2 ـ انعکاس شدید روشنایی روی اشیاء

3 ـ ناهماهنگی و یکدست نبودن میزان روشنایی منعکس شده روی آثار.

میزان روشنایی

میزان روشنایی در محافظت از اشیاء اهمیت زیادی دارد. میزان روشنایی با دستگاهی به نام « لوکس متر » اندازه گیری می شود و واحد روشنایی را لوکس می گویند. روشنایی باید مرتبا و بشدت کنترل شود زیرا میزان آن نباید از مقدار معینی تجاوز کند ( بین 50 تا 300 لوکس، بر حسب حساسیت اشیاء )

از سویی می دانیم که تاثیرات زیانبار روزبروز شدت بیشتری می یابند؛ بنابراین به طور محسوسی با زمان برگزاری نمایشگاه متناسبند. بنابراین با تقلیل ساعات نمایش آثار به گونه ای محسوس از تخریب آثار هنری جلوگیری کرده ایم . روش دیگری که غالبا به کار می گیرند این است که آثار مختلف موزه را به صورت دوره ای به نمایش می گذارند و هر یک از آنها پس از یک دوره نمایش چند ماهه به مخزن منتقل می شود.

پرتو های ما


آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید:

برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:

بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: